در نیلی آسمان
در آبی دریا
در سرخی خون رگهایم
نام تو
فقط نام تو
حک شد و نمی دانم که چگونه
الهه عشق من
در این غربت سرد
نور کدام فانوس
ویرانگر خورشید شد ....
گلم ! خوبم !
تمام هرچه دارم !
بذار سر روی شونه هات بذارم
تمام خواسته ی من از تو اینه
خودت میدونی خسته م .... نا ندارم
چشام لبریز بارون ..... راه ابره
ببین خونه بدونت
عین قبره
نمیدونم چه جور بگم
میخوامت
سکوتم نه شکایته نه صبره
یه لحظه با تو
به دنیا نمیدم
با تو تا آخره رویا رسیدم
همه دنیا پی خودم می گشتم
خودی تر ...... از تو عاشق تر ندیدم
تو آغوش منی انگار میمیرم
چقدر آرزومه اینجا بمیرم
بده دستاتو .... مرهم باش
برای دل ساکت سرد .... سر به زیرم
مثل مرجان دریایی عزیزی
مثل یک عشق رویایی زلالی
به معصومیت یه شاخه رز
مثه یک مرغ عشقی ..... بیگناهی