سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روز ستمدیده بر ستمکار سخت‏تر است ، از روز ستمکار بر ستم کشیده . [نهج البلاغه]
خانه | مدیریت | ایمیل من | شناسنامه| پارسی یار
دنیای کوچک من
  • کل بازدیدها: 11333 بازدید

  • بازدید امروز: 6 بازدید

  • بازدید دیروز: 1 بازدید
  • خادم کلیسا
    حمزه سواعدی ( 88/4/14 ساعت 11:31 ع )

     

    روزی کشیش جوانی برای سرپرستی یک کلیسا به آنجا اعزام شد . کشیش از خادم پیر کلیسا پرسید :

    -         آیا سواد داری ؟

    -         ندارم پدر .

    -         فرزند ! سه ماه وقت داری که بیاموزی و گر نه اخراج خواهی شد .

     

    پیر مرد که حال و حوصله درس خواندن نداشت استعفاء داد و رفت . او در نزدیکی کلیسا دکه کوچکی اجاره کرد و مشغول کسب و کار شد . ابتکار و نو آوری که در کار داشت باعث شد که در مدت کمی ابتدا صاحب دکه و سپس صاحب یک مغازه شود .... او در کارش به اندازه ای پیشرفت کرد که بعد از چند سال صاحب فروشگاه های زنجیره ای در آن شهر و کشور شد و ثروتمند و متمول گردید ..... روزی پیرمرد قصه ما برای رسیدگی به حسابهای بانکی اش به بانک مراجعه نمود .... رئیس جوان بانک سندی را به پیرمرد داد که امضاء نماید . پیرمرد زیر برگه انگشت زد . رئیس بانک با تعجب پرسید :

    -         شما سواد ندارید ؟

    -         ندارم مرد جوان .

    -         سواد ندارید ولی به این اندازه موفق و ثروتمندید ؟ اگر سواد داشتید چکاره می شدید ؟

    -         خادم کلیسا .......



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    من که تسبیح نبودم ....
    مهم این است که آدم باشیم ....
    بعد از سالها
    خادم کلیسا
    اصل موضوع را فراموش نکن
    فرار کردم ... گریختم
    او عشق را می فهمید ...
    بچه ماهی صوبور
    پائیز ، بهار عاشقهاست
    پائیز ، بهار عاشقهاست
    با دستان کوچک خود
    انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران
    اشک
    سئوال
    زلف در دست صبا
    [همه عناوین(27)]

    =============================================================